عملکرد ورزشی و آمادگی بدنی، نتیجه عواملی است که بهصورت متقابل عمل نموده و میتواند بهطور وسیعی تحت مقولههای محیطی/ ژنتیکی دستهبندی شوند. عوامل محیطی شامل تمرین، آمادهسازی روانی، رژیم غذایی، تجهیزات، شرایط آب و هوایی و … میباشند . با وجود اینکه عوامل محیطی از قبیل تمرین و تغذیه بهمنظور پیشرفت یك ورزشكار نخبه لازم و ضروری میباشد، اما این عوامل بهتنهایی كافی بهنظر نمیرسند؛ چرا که بسیاری از انسانها هرگز به یك ورزشكار نخبه تبدیل نخواهند شد، هرچند كه تمرینات سنگینی را نیز پشت سر گذاشتهاند. احتمالاً دستیابی به چنین سطوح آمادگی بدنی بالا، علاوه بر سازگاریهای فیزیولوژیکی منتج از انجام تمرینات مستمر و طولانی، ناشی از تفاوتهای ژنتیکی ورزشکاران نیز باشد.تفاوت در توانایی ورزشی و سطح اجرا بهعنوان یك عامل وراثتی مهم شناختهشده و عوامل ژنتیکی کمککننده به عملکرد ورزشی شناختهشدهاند؛ لذا جستجو برای شناخت اختلافات ژنتیکی ذاتی برای حصول موفقیت در انواع معینی از ورزشها به امر چالش برانگیزی تبدیل شده است . بهعنوان نمونه تفاوت در فنوتیپ عضله و عملکرد، متعاقب با فعالشدن و یا سرکوبشدن زیرمجموعههای متفاوت ژن رخ میدهد. همچنین بسیاری از خصیصه های بیومکانیکی همچون قد، نسبت قد بالاتنه و پایین تنه، دامنه حرکتی مفاصل همگی ناشی از چگونگی کدون ژنتیکی خواهد بود. میتوان گفت که یک وضعیت ورزشی خصیصه وراثتی است و بهطور متوسط 66% مغایرت در وضعیت ورزشی (بسته به نوع ورزش) توسط متغیرهای ژنتیکی فزاینده تفسیر گردیده و مغایرت باقیمانده ناشی از فاکتورهای محیطی غیر مشترک باشد. در سالهای اخیر نیز محققان ایرانی به بررسی وضعیت پلی مورفیسم های مختلف ورزشی در ورزشکاران نخبه رشتههای مختلف همچون جودو، وزنهبرداری و … پرداختهاند. میتوان گفت که عوامل ژنتیکی هم به اندازهگیری مستقیم عملکرد بشری (همچون VO2max) و هم نهایتاً توانایی ورزشکار در رشتههای ورزشی مختلف میپردازد. ژنها نقش مهمی در زمینه تربیتبدنی ایفا کرده و ممکنست از تمرین نیز در بیان تفاوتها در عملکرد بازیکنان مهمتر باشند. اخیراً بهموازات گسترش فنّاوریهای ترتیب دهی DNA و صفات مشابه ارثی (ژنوتیپ) قابل حصول جدید، امكان شناسایی تفاوتهای ژنتیكی منحصر به فردی را كه در اجرای ورزشی سهم بسزایی ایفا میكنند، فراهم شده است. بدون شک با افزودن آزمایشات ژنتیکی ویژه به فرآیند استعدادیابی که بهمنظور شناسایی ژنهای مرتبط با ورزش صورت میپذیرد، میتوان به هدایت دقیقتر افراد در جهت توسعه استعدادها کمک نمود. در صورتی که ارتباط معنیداری بین چندین پلیمورفیسم مورد مطالعه و سطح نخبگی مشاهدهگردد روزنهای جدید برای فرایند استعدادیابی در ورزش کشور در رشته های مختلف بهصورت علمی گشوده خواهد شد. در نهایت یافتهها و توصیههای دانشمندان علوم ورزشی در زمینه ژنتیک میتواند درجهت اتخاذ تصمیمات صحیح به مربیان، ورزشکاران و کلیه ذینفعان حیطه صنعت ورزش سودمند باشد.