نانوزیست صنعت اهورا

مصرف ماهی قزل آلای رنگین کمان به دلیل داشتن پروتئین، اسیدهای چرب غیر اشباع، ویتامین و ریز مغذی¬ها بر سلامتی انسان اثرات قابل توجهی دارد. با این وجود مصرف ماهی قزل آلای رنگین کمان حاوی باقیمانده مالاشیت گرین(که عنوان ماده ضدعفونی کننده در مزارع پرورش ماهی استفاده می¬شود) خطر ابتلا به سرطان را تشدید می¬کند. امروزه برای تولید محصولات غذایی با منشا دامی کاملا بهداشتی، سازمان دامپزشکی وظیفه کنترل و نظارت بر این محصولات را برعهده دارد و از روش¬های کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا و الایزای مستقیم وغیر مستقیم برای بررسی حضور باقیمانده مالاشیت گرین در گوشت ماهی بهره می‌گیرد. روش های سنجش زیستی مانند ELISA سال‌های زیادی است که برای بررسی حضور سموم از جمله مالاشیت گرین در مواد غذایی استفاده می شوند. این آزمون به دلیل مزایایی نظیر کارایی بالا، سادگی، نیاز به حجم کم نمونه و اغلب عدم نیاز به مرحله خالص سازی در مقایسه با روشهایی مانند TLC و HPLC از مقبولیت بیشتری برخوردار هستند. افزایش حساسیت این روش می‌تواند کارایی آن در تشخیص سریع مالاشیت گرین را بهبود ببخشد. در این آزمون از واکنش رنگی بین یک آنزیم کونژوگه (به آنتی بادی یا آنتی¬ژن) و سوبسترا به منظور تائید و کمی سازی برهمکنش بین آنتی¬ژن و آنتی بادی استفاده می¬شود. اگرچه میل ترکیبی و شدت برهمکنش بین آنتی¬ژن و آنتی بادی در تعیین میزان دقت و حساسیت روشهای سنجش زیستی بسیار تاثیر گذار است. آنزیم¬های هیدورژن پراکسیداز ترب کوهی و آلکالین فسفاتاز به طور عمده برای ایجاد واکنش رنگی در آزمون ELISA استفاده می¬شوند. در روش ELISA مرسوم، به ازاء برهمکنش بین هر آنتی¬بادی و آنتی ژن، یک مولکول آنزیم برای ایجاد واکنش رنگی درگیر می شود، بنابراین حساسیت روش محدود خواهد بود. در سال¬های اخیر، روش های متعددی برای تقویت سیگنال رنگی در روش ELISA و در نتیجه افزایش حساسیت تشخیص توسعه یافته‌اند. برای این منظور از ترکیبات نانو به عنوان حامل تعداد زیاد از مولکول¬های آنزیم استفاده شده است، زیرا تولید این ترکیبات اغلب بسیار ساده بود و نسبت سطح به حجم و ظرفیت بارگیری بالایی دارند. با استفاده از این ترکیبات به عنوان حامل، تعداد زیادی آنزیم به ازاء برهمکنش بین هر مولکول آنتی¬بادی/آنتی ژن شرکت کرده و با کاتالیز تعداد بیشتری از مولکول¬های سوبسترا سیگنال رنگی به طور چشمگیری تقویت خواهد شد. علاوه بر روش ELISA، تست های تشخیصیِ مبتنی بر جریان جانبی (Lateral Flow) که تحت عنوان تست¬های نواری نیز شناخته می¬شوند، به دلیل کاربری آسان و هزینه کم، برای تشخیص سریع انواع آنالیت¬ها مورد توجه قرار گرفته است. به طور کلی تشخیص در تست¬های نواری بر مبنای سیگنال رنگی ناشی از حضور نانوذرات می¬باشد. روش¬های متعددی برای تقویت سیگنال رنگی در تست¬های نواری استفاده شده است؛ از جمله رسوب¬دهی محلول طلا یا نقره، استفاده از نانوذرات نقره به عنوان هسته و نانوذرات طلا به عنوان پوسته¬ی پروب تشخیص، پوشش نانولوله¬های سیلیکا با استفاده از نانوذرات طلا و پوشش نانوذرات مغناطیسی با نانوذرات طلا آنچه در طراحی روش تقویت سیگنال مهم است این است که مرحله¬ی اضافی به کاربر تحمیل نشود و تشخیص به صورت یک مرحله¬ای انجام شود. به دلیل ویژگی¬های متنوع نانومواد مختلف، استفاده¬ی ترکیبی از 2 یا تعداد بیشتر از آن¬ها می¬تواند کیفیت تشخیص را بهبود بخشیده و ناکارآمدی هر یک از نانومواد را جبران نماید تا تشخیص دقیق¬تری در مقایسه با استفاده¬ی مجزا از نانومواد به دست آید. به طور کلی با تولید کیت‌های تشخیصی (الیزا و تست نواری) با استفاده تلفیقی از نانوذرات به عنوان حامل آنزیم HRP در آزمون ELISA و پروب تشخیصی در تست نواری به تشخیص کمی و سریع مالاشیت گرین در گوشت ماهی کمک خواهد کرد.